با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
همه روزه سبزی فروش ها از شند آباد، سبزی تازه در سبد هایی که با الاغ حمل می شد به روستا می آورند . خانمی مسن وقد بلندی بنام خدیجه ( طیبه قیزی) اولین کسی بود که به آنها مراجعه می کرد. اگر قیمت ها نا مناسب بود با آنها برخورد و قیمت واقعی فروش را مشخص می نمود. خرید های آن روزگار بیشتر معامله پایاپای بود، بعد ها به پول تغییر یافت .،دوره گرد دیگر شریف عمواز شبستر بود که هفته ای یک روز می آمد، زیر درخت توت بزرگ وسط میدان بساط می کرد. مانند یک سوپر مارکت بود که همه چیز داشت. تا عصر بساط می کرد وعصر وسایل را بار الاغ و خداحافظ.
هر چند که در آن موقع مغازه خوار و بار فروشی آقای شفیع زاده ، حسین لطیفی،حسین ساعی فعال بود ولی به یاد ندارم که اختلافی بین شریف عمو و این مغازه داران بوجود بیاید یا مغازه داران محلی با مشتری های شریف عمو بد برخورد کنند چون هیج حسادتی وجود نداشت ، روزی رسان را فقط خدا می دانستند. مسگری از بنیس به صورت دوره های ماهیانها می آمد و به محض رسیدن ، چاله ی کوچک در کنار جوب آب برای سابیدن ظروف و یک طرف چاله دمنده کوره را بر قرار می کرد وقتی مشتری می آمد بعد از تعین هزینه ، ظرف مسی را در کوره داغ ، با ریختن مقداری ماسه و مواد شیمیایی و یک تیکه پارچه بزرگ شروع می کرد با دست یا دوپا به سابیدن ظرف تا آلودگی ها جدا شوند. در مرحله بعدی با استفاده از قلع آنها را سفید کاری می نمود. چینی بند زنی هم گاها می آمد که اهل بنیس یا شبستر بود ، ظروف چینی و شیشه ای مانند قوری ، بشقاب ، قندان و جراغ های فتیله ای را با استفاده از مته دستی ( با طناب و چوب درست شده بود) و تیکه های حلبی و کچ مخصوص بازسازی می کرد.
پارچه فروش هم بیشتر پارچه های متقال ، چیت و چلوارمی آورد . کنار دیوار غربی بساط می کرد ، مردان محل اوقات بیکاری خود را در کنار این بساطی ها می گذراندند .همه خانواده ها اینها را مانند میمهان خود می دانستند و چایی و ناهار هدیه می کردند.مشهدی شریف عمو یا سبزی فروش هم به عنوان قدردانی مقداری سبزی یا مقداری پودر لباس شویی گیاهی (چوغان) به آورنده غذا تحفه می داد و هیچ تعارفی در کار نبود و زندگی ها خیلی بی آلایش بود.